یه روزکنار اینه ایستاده بودم ودر چشمان زلال اینه خیره شدم.مثل همیشه اگرگیسوانش را افشان میکرد مثل ابشار طلایی روی شانه هایم جاری میشود هنوز هم اگر به چشمانش جاری میکشیدجام زلال دیدگانش پر از اشک میشود.هنوز همان عشقی که........ میخواست یک لحظه دلم لرزید وبه یاد گذشته افتادم وبه یاد اون روزها پوزخندی میزدم.اومراتنها گذاشت اما چرا؟مگر گناه من چه بود؟مگرتونبودی که میگفتی بدون تونمیتونم یه لحظه زنده بمونم؟پس چی شود اون همه غول وقرار؟قطره اشک شتابان روی گونه هام جاری شود.ارام از کنار اینه امدم وکنار تختم دراز کشیدم ودفتر را باز کردم.همان دفتری که درد ودلهیم رو میزدم واز رنج دفتر رو خط خطی وسیاه میکردم.همان سنگ وصبوری که بعد از رفتن توهمدمم شود.عزیزم سلام٬سلام مهربانم٬عزیزتراز جانم این یکی دیگر از نامه هایست که برای تو مینویسم.برای توکه بی وفایی امروز برای چند صدمین باربه یاد تو افتادم.به یاد روز های قشنگمان وبه یادروزهای که قلبت با عشق اشنا بود.تو شاهزاده ارزوهام بودی آه...........چطورتونستی؟چطور راضی شودی که تنهام بزاری ودلم رو بشکنی وبری.آخربه چه جرم نکرده ای مرا محکوم کردی و رفتی؟توکه تحمل غم من رو نداشتی.........اما تو رفتی ومن غمگین دارم اشک میریزم .......اما تو رفتی ومن غمگین دارم اشک میریزم اما تو........شاید دیگر عاشق نیستی چون دلت نمیسوزه وناراحت نمیشی .....آه ای بیمعرفت.........یادم افتاد به او که میگفت....... دلم میخواد برای هم نامه بنویسیم واز احساسمون بگیم.این نامه ها حکم گنج رو دارن .لبخند تلخی زدم.چه گنجی!گنج اخرین نامه اش رو باز میکنم وبرای شما عزیزان میخونم گنج خاک خورده اش که۵سال قبل نوشته بود.با عشق نوشته بودبا احساس پاک!برای من......نوشته بود.نمیدانم باتمام روحم!توراکه در چارچوب نگاهت مهربونی قاب شده وبا هر لبخندت هزاران پروانه شوق در دلمبه پرواز در میان .با من چه کردی ای اشنای غریب !اوای مهر را که نواختی مسحور شودم وقتی به سویم امدی با کوله باری ازعشق ٬باسبدی ازگلهای سرخ با یک دنیا صداقت با یک جهان وفا وبا کلماتی سرشاز از عاشقانه وزیبا .......توگنجینه عشق را در دل یاقوت لبخند را برلب داشتی و من چشم بستم به هر چه غیر تو بود .آه ای غریبه بامن چه کردی.........اشک امانم را بریده بود وطاقت نیاوردم ودباره شروع کردم.امروز از تو رنجیده ام٬دلم شکست٬احساس میکنم تنهام٬تنها تر از همیشه خود را با پیکر بی جان ازعشق یا نا آرام تنهایم؟عشق را به من دادی زندگی رو از من گرفتی............... شما دوستان عزیز بگین من با این موضوع چه جور کنار بیام تورو خدا منوراهنمایی کنید.باتشکر که وقت گذاشتین وخاطراتم رو خوندین .مرسسسسسسسسسسسسسسسسی